خدایا گفتی شب تار رو توی روز روشن ، روز روشن رو توی شب تار پنهان کردی

این تاریک ترین شبای  ما توی روشن ترین روزای زندگیمون قایم شده بود،میشه روشن ترین روزامون هم توی این تاریک ترین ها باشه؟

خدایا من توی این تاریکی گم نشم ...


این روزا همه دارن چهره واقعیشون رو نشون میدن

پر شدیم از دوست داشتن های الکی

وقتی یه زن باشی هر چقدر هم قوی بازم مثل این قوطی های رانی می تونن مچاله ات کنند کافیه سایه یه مرد رو نداشته باشی حالا هر چقدر هم میخواد این سایه سنگین باشه ، ولی باشه تا زبون این آدما کوتاه باشه

1ماه از زندگیم رو نفهمیده نفس کشیدم


نمی دونم چرا الکی از صبح منتظر بودم از حال بابا خبرای خوبی بشنوم ولی آخرش چیزی که شنیدم این بود که هیچ تغییری نکرده


کی درست میشه آخه؟

یه شب هم که یه کم آرامش دارم ترس این رو دارم که این آرامش تا کی ادامه خواهد داشت؟

واقعیه با توهمه؟


خسته ام